نیمه شب که ناله های دردناک-------- می شود شنیده از درون بند
نیمه شب که خسته از هجوم درد------- بر زمین سرد بند، خفته اند
.........
پشت میله های یک دریچه، باز------- کرکسی که از فرود، خسته است
مرغهای بی قرار عشق را----------- بزدلانه در کمین نشسته است
.........
لحظه های مرگ و لحظه های عشق--- در وجود هم تنیده می شود
سرخ از گلوی عاشقان صبح-------- لحظه ای دگر سپیده می شود
* * *
باز هم سپیده سحر دمید------------ باز هم صدای ناله خروس
از درون بند، می رسد به گوش------ باز هم ترانه مرا ببوس
<$BlogItemCommentCount$> Comments:
<$BlogCommentBody$>
<$BlogItemCreate$>
<< Home