Wednesday, April 13, 2005

باران: دو


و ناگاه در چشمش نگاه حبس مي شود....
در چشم تو تا نگاه شد زنداني
آرام پس از تبسمي طولاني
تصوير تو با خطوط باران آميخت
آيا تو همان حضور بي پاياني؟

<$BlogItemCommentCount$> Comments:

<$BlogCommentAuthor$> said...

<$BlogCommentBody$>

<$BlogCommentDateTime$> <$BlogCommentDeleteIcon$>

<$BlogItemCreate$>

<< Home