شعرم نمی آید... نوشتنم نمی آید... خیال بافی ام نمی آید... روزها، هفته ها، ماه ها و سال ها گذشتند و من نه تنها بی تو که بی خود مانده ام... بی خود و بیخود
در خاک غریب این بیابان بی تو
در حسرت دست خیس باران بی تو
ای گمشده بی تو گم شدم دیگر بار
بازیچه دست روزگاران بی تو
در حسرت دست خیس باران بی تو
ای گمشده بی تو گم شدم دیگر بار
بازیچه دست روزگاران بی تو
<$BlogItemCommentCount$> Comments:
<$BlogCommentBody$>
<$BlogItemCreate$>
<< Home