انگار که بی هیچ دلهره ای خاموش مانده ام. خواب آلوده ام و یا غرق در رخوتی خود خواسته نمی دانم
از دلهره ها خیال آرامی ماند
از هم سخنی سلام و پیغامی ماند
از آن همه لحظه ها که در یادم بود
در خلوت شب زمزمه نامی ماند
داشتن يا بودن يادداشتها - و شعر گونه ها - ي يکي از ميليونها مهاجر ايراني است که"داشتن" را به اميد "بودن" پشت سر گذاشت، اما پس از سالها به دنبال آنچه بود مي گردد
Saturday, March 29, 2008
انگار که بی هیچ دلهره ای خاموش مانده ام. خواب آلوده ام و یا غرق در رخوتی خود خواسته نمی دانم
از دلهره ها خیال آرامی ماند
از هم سخنی سلام و پیغامی ماند
از آن همه لحظه ها که در یادم بود
در خلوت شب زمزمه نامی ماند
نوشته شده بوسيله سيامك -7:55 PM