Wednesday, December 03, 2014

صدای باران

یادم نیست آخرین باری که با صدای بارن از خواب بیدار شدم. در خواب و بیداری... عطر خاک باران خورده ...عطر و یاد زلالت پیچیده در هوایی که نفس می کشم ... آمیخته می شود با حضور همیشگی ات در لایه های خاطرات ذهن آشفته ام
 
گلبرگ ترانه بی تو شد پژمرده
بی شور تو شور زندگانی مرده
بیدار شدم صدای باران بودی
بیدار ز عطر خاک باران خورده